شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
پــرواز آســمــانی او را مَــلک نداشت ماهی که در اطاعت خورشید شک نداشت سنگش زدند و دست ز افشای شب نَشُست آن نور ناب، واهمه ای از مـحک نـداشت مهتاب زیــر سیــلـی شب بود و آفتاب حـتـی دو دست بــاز بــرای کـمک نداشت این بــود دسـتـمـزد رسالت؟ زمینیان! ای خلق خیره! دست پیمبر نـمک نداشت؟ میپرسد ازشما که چه کردید؟ مردمان گـلــدان یــاس باغچه ی من تـرَک نداشت خورشید و ماه را به زمینی فـروختند ای کاش خاک تـیــرۀ یـثرب فـدک نداشت |